کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نافرمانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نافرمانی
فرهنگ فارسی معین
(فَ) (حامص .) 1 - سرکشی ، طغیان . 2 - معصیت ، گناه .
-
جستوجو در متن
-
سرپیچی
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (حامص .) نافرمانی .
-
توسنی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (حامص .) سرکشی ، نافرمانی .
-
سرتابیدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . دَ) (مص ل .) نافرمانی کردن .
-
معصی
فرهنگ فارسی معین
(مَ یّ) [ ع . ] (اِمف .) نافرمانی شده .
-
سرکشی
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (حامص .) 1 - نافرمانی . 2 - بازرسی ، رسیدگی .
-
عصیان
فرهنگ فارسی معین
(عِ صْ) [ ع . ] (اِمص .) نافرمانی ، سر - پیچی .
-
بغی
فرهنگ فارسی معین
(بَ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) ستم کردن . 2 - (اِمص .) نافرمانی کردن ، سرکشی .
-
برمخییدن
فرهنگ فارسی معین
( ~. مَ دَ) (مص ل .) 1 - خودسری و نافرمانی کردن . 2 - عاق شدن .
-
تمرد
فرهنگ فارسی معین
(تَ مَ رُّ) [ ع . ] (مص ل .) سرپیچی کردن ، نافرمانی .
-
سر باز زدن
فرهنگ فارسی معین
(سَ. زَ دَ) (مص ل .) نافرمانی کردن ، تمرد، سرکشی ، طغیان .
-
عقوق
فرهنگ فارسی معین
(عُ) [ ع . ] (مص م .) نافرمانی کردن ، آزردن پدر و مادر.
-
ارهاق
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] 1 - (مص م .) کسی را بیش از طاقت وی تکلیف کردن . 2 - (مص ل .) نافرمانی کردن .
-
تجری
فرهنگ فارسی معین
(تَ جَ رِّ) [ ع . تجرء ] (مص ل .) 1 - دلیری کردن ، شجاعت . 2 - نافرمانی ، سرپیچی .