کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناطق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ناطق
فرهنگ فارسی معین
(طِ) [ ع . ] 1 - (اِفا.) نطق کننده ، گوینده . 2 - سخنران ، خطیب . 3 - اموال جاندار مانند: چهارپا، غلام .
-
جستوجو در متن
-
سخنران
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (ص فا.) سخن راننده ، ناطق ، خطیب .
-
ناطقه
فرهنگ فارسی معین
(طِ ق ) [ ع . ناطقة ] (ص .) مؤنث ناطق ، نیروی نطق و بیان .
-
سخنگو
فرهنگ فارسی معین
(ی ) (ص فا.)1- سخن گوینده ، ناطق . 2 - آن که از طرف جمعی صحبت می کند.