کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناسازگاری 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تعارض
فرهنگ فارسی معین
(تَ رُ) [ ع . ] (مص ل .) متعرض یکدیگر شدن ، ناسازگاری کردن .
-
نشوز
فرهنگ فارسی معین
(نُ) [ ع . ] (مص ل .) ناسازگاری کردن زن با شوهر.
-
تضاد
فرهنگ فارسی معین
(تَ دّ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) ضد یکدیگر بودن . 2 - (اِمص .) ناسازگاری .
-
ستیز
فرهنگ فارسی معین
(س ) (اِ.) 1 - جنگ . 2 - ناسازگاری ، لجاجت . 3 - خشم . 4 - سرکشی ، نافرمانی .
-
اختلاف
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] (مص ل .)1 - با یکدیگر ناسازگاری کردن ، نزاع کردن . 2 - تغییر مکان ظاهری ستاره .
-
ضدیت
فرهنگ فارسی معین
(ض دُ یَُ) [ ع . ضدیة ] (اِمص .) 1 - ضد هم بودن ، مخالف هم بودن . 2 - دشمنی ، ناسازگاری .
-
جنگ
فرهنگ فارسی معین
(جَ) (اِ.) 1 - جدال ، ستیز. مق آشتی . 2 - ناسازگاری ، کشمکش . 3 - برخورد مسلحانه . مق صلح . ؛ ~ زرگری جنگ ساختگی و مصلحتی با کسی برای فریب دادن دیگران . ؛~ روانی تبلیغات و سایر اقدامات طرح - ریزی شده که به منظور نفوذ در عقاید، احساسات ، رفتار...