کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نازیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نازیدن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص ل .) 1 - ناز کردن . 2 - فخر کردن ، تکبر نمودن .
-
جستوجو در متن
-
تفاخر
فرهنگ فارسی معین
(تَ خُ) [ ع . ] (مص م .) به یکدیگر فخر کردن ، به خود نازیدن .
-
فخار
فرهنگ فارسی معین
(فَ) [ ع . ] (مص ل .) نازیدن ، بالیدن .
-
تبختر
فرهنگ فارسی معین
(تَ بَ تُ) [ ع . ] (مص ل .) خرامیدن ، نازیدن .
-
مفاخرت
فرهنگ فارسی معین
(مُ خِ رَ) [ ع . مفاخرة ] (مص ل .) فخر کردن ، به خود نازیدن
-
عجب
فرهنگ فارسی معین
(عُ جْ) [ ع . ] 1 - (مص ل .)به خود نازیدن . 2 - (اِمص .) تکبر، خودبینی .
-
فخر
فرهنگ فارسی معین
(فَ خْ) [ ع . ] 1 - (مص ل .)نازیدن ، مباهات کردن . 2 - (اِمص .) بزرگ منشی ، افتخار.