کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نارنجک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نارنجک
فرهنگ فارسی معین
(رَ جَ) (اِمصغ .) 1 - نارنج کوچک . 2 - یکی از مهمات جنگی ، تقریباً به اندازة نارنج دارای یک ضامن که با کشیدن آن پس از چند ثانیه منفجر می شود.
-
جستوجو در متن
-
ترکش
فرهنگ فارسی معین
(تَ کَ یا کِ) (اِمر.) 1 - تیردان ، جعبه یا کیسه ای که در آن تیرهای کمان را جا می دادند و به پهلو می آویختند. 2 - هر تکه ای از نارنجک ، خمپاره یا بمب که در اثر انفجار از آن جدا شده باشد.