کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نادیده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نادیده
فرهنگ فارسی معین
(د )1 - (ص مف .)دیده نشده .2 - نامریی ، مخفی .
-
واژههای مشابه
-
نادیده گرفتن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . گ ر تَ)(مص م .) چشم پوشی کردن ، غمض عین .
-
جستوجو در متن
-
چشم پوشی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (حامص .) نادیده گرفتن ، بخشیدن .
-
آوانتاژ
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] ( اِمص .) نادیده گرفتن خطاهای کوچک در برخی از بازی های گروهی .
-
راه نرفته
فرهنگ فارسی معین
(نَ رَ تِ) (ص مر.) تجربة نادیده .
-
زیر سبیلی
فرهنگ فارسی معین
(س ) (ق مر.) (عا.) نادیده ، به روی خود نیاوردن .
-
اغماض
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] 1 - (مص م .) چشم پوشی کردن ، نادیده گرفتن . 2 - (اِمص .) گذشت ، چشم پوشی .
-
ندیده
فرهنگ فارسی معین
(نَ دِ) 1 - (ص مف .) نادیده ، دیده نشده . 2 - (اِ.) (عا.) نسل پنجم ، فرزندِ نبیره .
-
زیر
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (ق .) 1 - پایین . 2 - صدای نازک . ؛~ بار رفتن کار یا وضع سختی را پذیرفتن . ؛~ پا گذاشتن بی اعتنایی کردن ، اهمیت ندادن . ؛ ~ چیزی را زدن آن را انکار کردن . ؛~سیبلی رد کردن نادیده گرفتن .