کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناآشنا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
نامألوف
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ فا - ع . ] (ص .) انس نگرفته ، ناآشنا.
-
نامأنوس
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ فا - ع . ] (ص .)ناآشنا، ناشناخته .
-
ناوارد
فرهنگ فارسی معین
(رِ) [ فا - ع . ] (ص .) ناآشنا به کار، ناشی .
-
غریبه
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع - فا. ] (ص .) بیگانه ، اجنبی ، ناآشنا.
-
ناشنا
فرهنگ فارسی معین
(ش ِ) (ص .) 1 - ناآشنا، بیگانه . 2 - بی خبر، بی اطلاع .
-
گمار
فرهنگ فارسی معین
(گُ) (اِ.) جای ناآشنا، به ویژه در جنگل انبوه که موجب گمراه شدن شخص شود.
-
بیگانه
فرهنگ فارسی معین
(نِ) [ په . ] (ص مر. اِمر.)1 - غریب ، ناآشنا. 2 - خارجی ، اجنبی .