کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
میوۀ خشک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
میوه
فرهنگ فارسی معین
(وِ) (اِ.) بار، ثمر. ؛ ~ی دل کنایه از: فرزند است .
-
آب میوه گیری
فرهنگ فارسی معین
(وِ) 1 - (اِ.) دستگاهی که با آن آب میوه را می گیرند. 2 - (حامص .) کشیدن آب میوه ها.
-
جستوجو در متن
-
قاق
فرهنگ فارسی معین
[ تر. ] 1 - (اِ.) گوشت خشک کرده که آن را بریان کرده خورند، قدید. 2 - میوة خشک که هستة آن را درآورده بخشکانند. 3 - (ص .) خشک . 4 - اسبی که در مسابقه عقب می ماند.
-
کشمش
فرهنگ فارسی معین
(کِ مِ) (اِ.) دانه های خشک شدة میوة انگور.
-
خشکبار
فرهنگ فارسی معین
(خُ) (اِمر.) میوه های خشک شده مانند توت ، آلو، زردآلو و هلو.
-
فندقه
فرهنگ فارسی معین
(فَ یا فُ دُ قِ یا قَ) (اِ.) گونه ای میوة خشک ناشکوفا که میوه اش فقط حاوی یک دانه است و این دانه آزاد است و به انساج میوه اتصالی ندارد. بهترین نمونة این میوه ها فندق است .
-
نبق
فرهنگ فارسی معین
(نَ) [ ع . ] (اِ.) میوة درخت کنار را گویند که برگ هایش را خشک کرده پس از کوبیدن به نام سدر جهت شستشوی بدن بکار می برند.
-
لب چره
فرهنگ فارسی معین
( ~ . چَ رِ) (اِمر.) نخود و کشمش و انواع میوه های خشک که در مجالس بزم و وقت صحبت با یاران صرف کنند، شب چره ، تنقلات .
-
هلیله
فرهنگ فارسی معین
(هَ لِ) (اِ.) درختی از تیرة کمبرتاسه و از ردة دولپه ای ها که دارای میوة بیضوی شکلی به اندازة یک سنجد ریز است . میوة این گیاه مصرف طبی دارد و خشک شدة آن را به عنوان قابض به کار می برند، این گیاه خاص نواحی حاره است .
-
برگه
فرهنگ فارسی معین
(بَ گِ) ( اِ.) مجازاً قطعه کاغذ یا مقوا برای نوشتن یادداشت . 2 - مدرک . 3 - میوة گوشتالوی هسته دار که هستة آن را بیرون آورده آن را خشک کنند. 4 - فرم (فره ).
-
زغال اخته
فرهنگ فارسی معین
( ~. اَ تِ) (اِمر.) درختچه ای است با برگ های کوچک ، میوة آن سرخ رنگ و گوشت دار شبیه سنجد است که از آن کمپوت و مربا درست می کنند یا به صورت خشک شده مصرف می کنند.
-
خشخاش
فرهنگ فارسی معین
(خَ)(اِ.)گیاهی است از تیرة کوکناریان دارای ساقة باریک و برگ های طویل و درشت . میوة خشخاش به شکل حقه است که با تیغ زدن آن شیره ای سفید بیرون دهد که پس از خشک شدن به رنگ قهوه ای درآید و همان است که آن را تریاک گویند.
-
لیمو
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) میوه ای است از جنس مرکبات ، پوستش نازک تر از پرتقال و دارای دو قسم ترش و شیرین می باشد. رنگ لیمو معمولاً زرد روشن است . ؛ ~عمانی لیمو ترش خشک شده که از آن به صورت چاشنی با غذا استفاده می کنند.
-
زیتون
فرهنگ فارسی معین
(زَ یا زِ) [ ع . ] (اِ.) درختی است با تنة ناصاف و دارای شکاف های مشخص ، ولی در گیاهان جوان صاف و رنگی مایل به سبز دارد. میوة این درخت سبز و گوشت دار شبیه به آلوچه است که روغن فراوان دارد و ملین است . ؛ ~پرورده میوة زیتون که هستة آن را درآورده و دا...