کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
میز کشودار یا خانه دار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پشت میز نشین
فرهنگ فارسی معین
( ~ِ نِ) (ص .) کنایه از: کسی که دارای شغل دفتری است .
-
جستوجو در متن
-
خانه داری
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (حامص .) 1 - هنر ادارة خانه یا مجموعة آگاهی های مربوط به آن مانند: آشپزی ، خیاطی ... 2 - شغل و عمل خانه دار.
-
محفوره
فرهنگ فارسی معین
(مَ رَ یا رِ) (اِ.) زیلو و قطیفة خواب دار که مردم فرش خانه و غیره کنند.
-
اسم
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] ( اِ.) 1 - کلمه ای که به وسیلة آن چیزی یا کسی را می خوانند، نام . 2 - عنوان . 3 - شهرت ، آوازه . 4 - در دستور زبان فارسی قسمی از اقسام کلمه که بدان مردم یا جانور یا چیزی را نامند و معین کنند: مرد، زن ، خانه ، میز، کوه و دشت . ضح - د...