کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مکعب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مکعب
فرهنگ فارسی معین
(مُ کَ عَ) [ ع . ] (اِ.) هر جسمی که دارای شش سطح باشد.
-
جستوجو در متن
-
سی سی
فرهنگ فارسی معین
[ فر . ] (اِمر.) سانتیمتر مکعب (اختصاری ).
-
حلب
فرهنگ فارسی معین
(حَ لَ) [ ع . ] (اِ.) ظرف مکعب مستطیل از جنس حلب .
-
طاس
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) مهره ای مکعب شکل که بر هر یک از شش طرف آن اعداد از یک تا شش نوشته شده است که در بازی نرد از آن استفاده می کنند.
-
شکرپنیر
فرهنگ فارسی معین
( ~ . پَ) (اِمر.) گونه ای نقل به شکل آب نبات های درشت و تقریباً چهار - گوش و مکعب شکل که با مواد معطر از قبیل زنجبیل و وانیل خوشبو و مطبوع شده و در شب های عزاداری به صورت نذر و خیرات پخش می کنند.
-
متر
فرهنگ فارسی معین
(مِ) [ فر. ] (اِ.) 1 - نواری باریک و درجه - بندی شده از فلز، پارچه یا جنس دیگر که برای اندازه گیری طول و عرض اشیاء استفاده می شود. 2 - واحد طول که تقریباً برابر است با یک چهل میلیونیم نصف النهار زمین . ؛ ~مربع واحد سطح و آن مربعی است به ضلع یک متر...