کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مُفلس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مفلس
فرهنگ فارسی معین
(مُ لِ) [ ع . ] (ص .) درویش ، تنگدست .
-
واژههای همآوا
-
مفلس
فرهنگ فارسی معین
(مُ لِ) [ ع . ] (ص .) درویش ، تنگدست .
-
جستوجو در متن
-
آس و پاس
فرهنگ فارسی معین
(سُ) (ص .) (عا.) لات و لوت ، مفلس ، بینوا.
-
هشنگ
فرهنگ فارسی معین
(هَ شَ) (ص .) 1 - بی سر و پا. 2 - فرومایه ، مفلس .
-
لیتک
فرهنگ فارسی معین
(تَ) (ص .) 1 - مفلس . 2 - بی سر و پا و لات .
-
فرومایه
فرهنگ فارسی معین
( ~ . یِ) (ص مر.) 1 - دون ، پست . 2 - خسیس ، مفلس . 3 - نادان ، بی هنر.
-
قلاش
فرهنگ فارسی معین
(قَ لّ) [ تر. ] (ص .) کلاش . 1 - بیکاره ، ولگرد. 2 - باده پرست ، مفلس . 3 - حیله گر.
-
گودنشین
فرهنگ فارسی معین
(گُ. نِ) (ص .)دارای محل سکونت در یک گود. کنایه از: آدم های مفلس و بی خانه .