کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مُطْمَئِنٌّ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مطمئن
فرهنگ فارسی معین
(مُ مَ ئِ) [ ع . ] (ص .) ایمن ، آسوده .
-
جستوجو در متن
-
آرامانیدن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص م .) 1 - آرام کردن . 2 - مطمئن کردن . 3 - سکونت دادن ، اسکان .
-
آرمیده
فرهنگ فارسی معین
(رَ دِ) (ص مف .) 1 - خفته ، 2 - ساکن ، مطمئن .
-
توپ
فرهنگ فارسی معین
[ تر. ] (اِ.) = طوپ : 1 - یکی از سلاح های آتشین جنگی که توسط آن گلوله های بزرگ را به مسافت دور پرتاب کنند. 2 - گوی لاستیکی انباشته از باد که با آن بازی کنند. 3 - واحد شمارشی برای پارچه . 4 - (عا.) کنایه از: وضعِ مالی خوب . ؛ ~ کسی پر بودن کنایه ا...