کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مُصْلِحِ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مصلح
فرهنگ فارسی معین
(مُ لِ) [ ع . ] (اِفا.) اصلاح کننده ، نیکو - کار.
-
واژههای همآوا
-
مثله
فرهنگ فارسی معین
(مُ لِ) [ ع . مثلة ] (اِ.) گوش و بینی بریده شده .
-
مسلح
فرهنگ فارسی معین
(مُ سَ لَّ) [ ع . ] (اِمف .) سلاح پوشیده ، سلاح دار، دارای اسلحه .
-
مصلح
فرهنگ فارسی معین
(مُ لِ) [ ع . ] (اِفا.) اصلاح کننده ، نیکو - کار.
-
جستوجو در متن
-
مجیز
فرهنگ فارسی معین
(مُ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - اجازه دهنده ، رخصت دهنده . 2 - ولی و مصلح امر یتیم . 3 - بندة مأذون در تجارت .
-
جوارش
فرهنگ فارسی معین
(جَ رِ) [ معر. گوارش ] (اِ.) 1 - نوعی حلوا. 2 - ترکیبی است که به جهت هضم طعام خورند. 3 - معجونی مفرح و مقوی و محلل ریاح و مصلح اغذیه .