کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مَنَّ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
من
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِ.) سوراخ وسط شاهین ترازو که زبانة ترازو را از آن بگذرانند.
-
من
فرهنگ فارسی معین
(مَ نّ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) نیکویی کردن دربارة کسی . 2 - بخشش نمودن و سپس منت گذاشتن . 3 - (اِمص .) منت .
-
من
فرهنگ فارسی معین
(مَ) (اِ.) واحدی برای وزن برابر با سه کیلوگرم .
-
من
فرهنگ فارسی معین
(مِ) [ ع . ] (حرف جر، حراض .) از.
-
من
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ضم .) ضمیر اول شخص مفرد.
-
من من
فرهنگ فارسی معین
(مِ مِ) (اِمر.) (عا.) سخن جویده جویده ، تأنی و درنگ بسیار در سخن گفتن ، تَمجْمُج .
-
من درآوردی
فرهنگ فارسی معین
(مَ. دَ. وَ) (ص نسب .) (عا.) چیزی که جعلی است و پایه و اساس ندارد.
-
من بعد
فرهنگ فارسی معین
(مِ بَ) [ ع . ] (ق .) پس از این ، از این به بعد.
-
من تشا
فرهنگ فارسی معین
(مَ تَ) (اِ.) چوب ستبر و گره دار که قلندران به دست می گرفتند.
-
من حیث المجموع
فرهنگ فارسی معین
(مِ. حِ ثُ یا ثِ لْ مَ) [ ع . ] (ق مر.) ر وی هم رفته ، جمعاً، مجموعاً.
-
نیم من شدن
فرهنگ فارسی معین
(مَ. شُ دَ) (عا.) عادلانه قضاوت کردن ، انصاف دادن .
-
واژههای همآوا
-
من
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِ.) سوراخ وسط شاهین ترازو که زبانة ترازو را از آن بگذرانند.
-
من
فرهنگ فارسی معین
(مَ نّ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) نیکویی کردن دربارة کسی . 2 - بخشش نمودن و سپس منت گذاشتن . 3 - (اِمص .) منت .
-
من
فرهنگ فارسی معین
(مَ) (اِ.) واحدی برای وزن برابر با سه کیلوگرم .