کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مَخْمَصَةٍ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مخمصه
فرهنگ فارسی معین
(مَ مَ صَ یا ص ) [ ع . مخمصة ] (اِ.) 1 - گرسنگی ، خالی بودن معده . 2 - رنج ، زحمت ، گرفتاری .
-
جستوجو در متن
-
پیسی
فرهنگ فارسی معین
[ تُر. ] (اِ.) (حامص .) 1 - رفتار بد و ناهنجار. 2 - خنسی ، بیچارگی . ؛ به ~ افتادن دچار عسرت یا تنگی معیشت شدن و به مخمصه افتادن .