کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موی موی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
گرس
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (اِ.) 1 - موی پیچیده . 2 - موی باف زنان ، موی پیچه .
-
کاسمو
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) موی خوک ، موی زبر و خشن .
-
کاکل
فرهنگ فارسی معین
(کُ) (اِ.) موی سر، موی پیشانی .
-
گروس
فرهنگ فارسی معین
(گُ) (اِ.) موی پیچه . موی باف زنان .
-
اشعث
فرهنگ فارسی معین
(اَ عَ) [ ع . ] (ص .) ژولیده موی ، آشفته موی .
-
جعد
فرهنگ فارسی معین
(جَ) [ ع . ] (اِ.) موی پیچیده ، موی تاب - دار.
-
آلاگارسون
فرهنگ فارسی معین
(سُ) [ فر. ] (ص .)اصطلاحی برای موی خانم ها به سبک موی پسران و مردان .
-
توک
فرهنگ فارسی معین
[ تر. ] (اِ.) 1 - یک دسته موی و پشم . 2 - موی پیشانی . 3 - کاکل اسب .
-
شعرباف
فرهنگ فارسی معین
(شَ) [ ع - فا. ] (ص فا.) کسی که از موی یا ابریشم پارچه بافد، موی تاب .
-
فرفری
فرهنگ فارسی معین
(فِ فِ رْ) (ص نسب .) (عا.) موی مجعد، موی پر پیچ و تاب .
-
مجعد
فرهنگ فارسی معین
(مُ جَ عَّ) [ ع . ] (اِمف .) موی پیچ و تاب دار، موی ناصاف .
-
کلاه گیس
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (اِمر.) گیسوی مصنوعی که زنان بی موی یا کم موی آن را بر سر گذارند.
-
پشک
فرهنگ فارسی معین
(پَ) (اِ.) موی مجعد.
-
روم
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) موی زهار.
-
شعر
فرهنگ فارسی معین
(شَ) [ ع . ] (اِ.) موی .