کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موفق با پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
پیاز
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) گیاه علفی از تیره سوسنی ها با برگ های نوک تیز گل های سفید مایل به سبز یا گلی مایل به بنفش که غدة متورم آن خوراکی است ، دارای طعم و بوی تند و مرکب از لایه های نازک تو در توست . ؛ ~ کسی کونه کردن (کن .) پیشرفت کردن ، موفق شدن ، ثابت و مستقر شدن...
-
شیر
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (اِ.) 1 - پستانداری است وحشی و گوشت خوار از راستة گربه سانان که بسیار نیرومند و چابک است . نر آن یال دارد. 2 - (عا.) موفق ، پیروز. ؛ ~ بچه کنایه از آن که با وجود جوانی بسیار شجاع و دلیر است . ؛~ کردن کسی برانگیختن آن کس ، تشجیع و تحریک ...