کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موریانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
موریانه
فرهنگ فارسی معین
(نِ) (اِ.) حشره ای است از راستة آرکیپترها که نزدیک به راستة رگ بالان است . موریانه حشره ای است اجتماعی .
-
جستوجو در متن
-
تافشک
فرهنگ فارسی معین
(فَ) (اِ.) موریانه .
-
لبنک
فرهنگ فارسی معین
(لَ بَ) (اِ.) موریانه .
-
رونجو
فرهنگ فارسی معین
(رَ وَ) (اِ.) موریانه ، کرم چوب خوار.
-
ریونجو
فرهنگ فارسی معین
(وَ) (اِ.) = رونجو. رونجه : موریانه . دیوک . ارضه .
-
ارضه
فرهنگ فارسی معین
( اَ ض ِ یا ضَ) [ ع . ارضة ] ( اِ.) 1 - موریانه ، چوب خواره ، دیوچه ، دیوک . 2 - زنگ آهن .
-
دابة الارض
فرهنگ فارسی معین
(بَّ تُ لْ اَ) [ ع . ] (اِمر.) 1 - موریانه . 2 - جانوری عظیم الجثه که در آخرالزمان پدید آید وآن نشانة نزدیکی قیامت است ؛ دابة الساعه .
-
ملکه
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع . ملکة ] (اِ.) 1 - زن پادشاه ، شهبانو. 2 - زنی که پادشاه باشد. 3 - زنی که نمونة بارز یک خصوصیت ظاهری یا باطنی است : ملکه عصمت ، ملکه زیبایی و مانند آن . 4 - جنس مادة بالغ و بارور در جامعة حشره های اجتماعی (زنبور عسل ، موریانه ، مورچه ) که ...