کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موجودات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
موجودات
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع . ] (اِمف .) جِ. موجود.
-
جستوجو در متن
-
پالئونتولوژی
فرهنگ فارسی معین
(لِ ئُ تُ لُ) [ فر. ] (اِمر.) علمی که موجودات قدیمی زمین را مورد بررسی و مطالعه قرار می دهد، علم به احوال موجودات قدیمه ، علمی که موجودات گیاهی و جانوری گذشتة زمین را مورد تحقیق قرار می دهد، دیرین شناسی .
-
زیست شناسی
فرهنگ فارسی معین
(ش ) (اِ.) دانشی که دربارة موجودات زنده بحث می کند.
-
رب النوع
فرهنگ فارسی معین
( ~. نُ) [ ع . ] (اِمر.) 1 - خدای نوع ، خدای هر یک از انواع موجودات به عقیدة برخی ملل باستانی ، مانند خدای آب ، آتش ، زمین ... 2 - فرشتة موکل بر هر یک از انواع موجودات . نمونة روحانی و جاودانی موجودات در عالم معنا که محافظ نوع خود در جهان مادی می باش...
-
آنابولیسم
فرهنگ فارسی معین
(بُ) [ فر. ] (اِ.) فرایندهای شیمیایی ترکیبی در موجودات زنده ، فراگشت . (فره ).
-
کاتابولیسم
فرهنگ فارسی معین
(بُ) [ فر. ] (اِ.) فرایندهای شیمیایی تخریبی در موجودات زنده ، فروگشت . (فره ).
-
کوبیسم
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) سبکی در نقاشی که در آن نقاش اشیا و حتی موجودات را به شکل هندسی نشان می دهد.
-
اسپرماتوزوئید
فرهنگ فارسی معین
(اِ پِ تُ زُ) [ فر. ] ( اِ.)= اسپرم : نطفه ، یاخته ای که در تخم یا نطفة برخی از موجودات نر وجود دارد.
-
پریاخته
فرهنگ فارسی معین
(پُ. تِ) (اِمر.) یک فرد از موجودات گیاهی یا جانوری که بدنش بیش از یک یاخته داشته باشد، جانور و گیاه پرسلولی .
-
جانورشناسی
فرهنگ فارسی معین
( ~. شِ) (حامص .) علمی که موجودات زندة حیوانی رامورد مطالعه قرار می دهد، معرفة الحیوان .
-
سنگواره
فرهنگ فارسی معین
(سَ رَ یا رِ) (اِمر.) فسیل ، بقایای موجودات زندة گذشته های دور که به صورت سنگ درآمده باشد.
-
فسیل
فرهنگ فارسی معین
(فُ) [ فر. ] (اِ.) سنگواره ، بقایای موجودات زندة دوران گذشته که در طبقات مختلف زمین به جا مانده است .
-
فارماکولوژی
فرهنگ فارسی معین
(کُ لُ) [ فر. ] (اِ.) دانشی که به بررسی منشأ و ماهیت شیمیایی داروها، ویژگی ها و اثر آن ها بر موجودات زنده می پردازد، داروشناسی .
-
فرشته
فرهنگ فارسی معین
(فِ رِ تِ) (اِ.) مَلَک ، از موجودات روحانی و ملکوتی که به ستایش خداوند مشغولند و با چشم دیده نمی شوند.