کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مواقع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مواقع
فرهنگ فارسی معین
(مَ قِ) [ ع . ] (اِ.) جِ موقع .
-
جستوجو در متن
-
آفرینگان
فرهنگ فارسی معین
(فَ) [ په . ] (اِمر.) برخی از نمازهای زردشتیان که در جشن ها و مواقع مختلف به جای آورده می شود.
-
تنخواه گردان
فرهنگ فارسی معین
( ~. گَ) (اِمر.) پولی که در صندوق اداره یا هر شرکتی می گذارند تا در مواقع ضروری از آن استفاده کنند.
-
موقع
فرهنگ فارسی معین
(مَ قِ) [ ع . ] (اِ.) محل ، موضع . ج . مواقع .
-
کشتیل
فرهنگ فارسی معین
(کَ) (اِ.) حوضی چوبین است در اندرون کشتی از طرف سینه که در مواقع طوفان آب دریا - که به کشتی آید - در آن جمع شود (سواحل خلیج فارس ).
-
رزرو
فرهنگ فارسی معین
(رِ زِ) [ فر. ] (اِ.) 1 - یدک . 2 - (در بازی های تی می ) بازیکنی که در مواقع لزوم با نظر مربی جانشین بازیکن اصلی تیم شود. ذخیره (فره ). 3 - آن چه که برای استفادة کسی کنار گذاشته می شود.