کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مهرۀ جوش بافته ای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مهره
فرهنگ فارسی معین
(مُ رِ) (اِ.) 1 - گلولة کوچک از شیشه یا سفال و جز آن ها. 2 - نام هر یک از استخوان های کوچکی که در تشکیل ستون فقرات جانداران شرکت دارند.
-
آهار مهره
فرهنگ فارسی معین
(مُ رِ) (اِمر.) آهار زدن و با مهره روشن و صیقلی کردن .
-
مهره باختن
فرهنگ فارسی معین
( ~. تَ) (مص ل .) 1 - بازی نرد. 2 - قمار، قمار کردن . 3 - حقه بازی کردن .
-
مهره باز
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص .) قمارباز.
-
جستوجو در متن
-
جاجیم
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) نوعی فرش که از نخ های رنگین پنبه ای یا پشمی بافته می شود.
-
خز
فرهنگ فارسی معین
(خَ زّ) [ ع . ] (اِ.) ابریشم ، پارچه ای که از ابریشم و پشم بافته باشند.
-
وش
فرهنگ فارسی معین
(وَ) [ گیل . ] (اِ.) 1 - پنبة پاک نکرده . 2 - پارچه و بافته ای ابریشمی .
-
جوش
فرهنگ فارسی معین
1 - (اِمص .) جوشش ، غلیان . 2 - آشفتگی . 3 - هیجان ، اضطراب . 4 - (اِ.) دانه ای ریز که بر پوست بدن ظاهر می شود. 5 - شورش دل .
-
برکی
فرهنگ فارسی معین
(بَ رَ) (ص نسب . اِمر.) بافته ای از پشم شتر که درویشان از آن کلاه دوزند.
-
شاهجانی
فرهنگ فارسی معین
(ص نسب .) 1 - منسوب به شاهجان (شهر مرو). 2 - پارچه ای لطیف که در شهر مرو بافته می شد. 3 - پارچة لطیف (مطلقاً).
-
چغل
فرهنگ فارسی معین
(چُ غَ) (اِ.) جامه ای مرکب از حلقه های آهنین که در روز جنگ پوشند؛ جوش .
-
بافت
فرهنگ فارسی معین
1 - (مص مر.) بافتن ، نسج . 2 - ( اِ.) مجموعة سلول هایی که در شکل و ساختمان شبیه هم می باشند و یک عمل مشترک راانجام م ی دهند؛ مانند بافت های ماهیچه ای . 3 - (ص مف .) بافته شده ، بافته . 4 - مجازاً: ساختار و ویژگی های متعلق به یک مجموعه . 5 - مجموع...
-
استبرق
فرهنگ فارسی معین
(اِ تَ رَ) (اِ.) معرب استبرک . 1 - دیبا، دیبای ستبر، پارچه ای که با زر و ابریشم بافته شود. 2 - نام دو گونه درختچه که در نقاط گرمسیری می رویند. از گیاهان کائوچویی ایران هستند.
-
ترنا
فرهنگ فارسی معین
(تُ) (اِ.) شال کمر یا هر پارچه ای که آن را مانند گیسو بافته ، شلاق مانندی درست کنند و در بازی ترنابازی ، بازنده را با آن بزنند.