کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منقش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
منقش
فرهنگ فارسی معین
(مُ نَ قَّ) [ ع . ] (اِمف .) نقش و نگار داده شده ، رنگ آمیزی شده .
-
منقش
فرهنگ فارسی معین
(مُ نَ قِّ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - نقش کننده . 2 - کنده کاری کننده (بر نگین و جز آن ).
-
جستوجو در متن
-
بنگار
فرهنگ فارسی معین
(بِ نِ) (ص .) منقش .
-
پرنون
فرهنگ فارسی معین
(پَ) (اِ.) دیبای منقش .
-
پرنا
فرهنگ فارسی معین
(پَ) (اِ.) لباس لطیف و منقش .
-
خلشک
فرهنگ فارسی معین
(خَ لُ) (اِ.) کوزة گلی منقش .
-
پرن
فرهنگ فارسی معین
(پَ رَ) (اِ.) 1 - دیبای منقش و لطیف . 2 - پل ، مرز.
-
مقرمه
فرهنگ فارسی معین
(مِ رَ مَ) [ ع .مقرمة ] (اِ.) چادرشب ، پارچة رنگین و منقش .
-
پرنیان
فرهنگ فارسی معین
(پَ) (اِ.) 1 - حریر منقش ، دیبای چینی . 2 - پارچة ابریشمی گل دار. 3 - پردة نقاشی .
-
پاتیلی
فرهنگ فارسی معین
( اِ.) در اصطلاح قلمکار سازان جوشاندن پارچة قلمکار که با دو رنگ سیاه و قرمز منقش شده باشد.
-
قلم زده
فرهنگ فارسی معین
( ~ . زَ دِ) [ معر - فا. ] (ص مف .) 1 - نوشته ، مکتوب . 2 - منقش . 3 - فلزی که روی آن قلمزنی شده باشد.
-
مرتسم
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ سَ) [ ع . ] (اِمف .) 1 - منقش . 2 - زردوزی شده . 3 - مرسوم .
-
آکنده
فرهنگ فارسی معین
(کَ دِ) (ص مف .) 1 - انباشته ، پر. 2 - میان از چیزی پُر شده . 3 - پوشیده ، مخفی . 4 - دفن شده . 5 - منقش .
-
عبقری
فرهنگ فارسی معین
(عَ بْ قَ) [ ع . ] 1 - (ص .) بزرگ قوم . 2 - (اِ.) نوعی گستردنی از دیبای منقش . 3 - قوی ، توانا. 4 - بهتر و کامل تر از هر چیزی .