کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منشور شش گوشه ای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
گل
فرهنگ فارسی معین
(گُ) [ په . ] (اِ.) 1 - عضو تولید مثلی و تکثیر گیاهان که از برگ های تغییر شکل یافته به وجود آمده است . گل ممکن است سلول های هر دو جنس نر و ماده را شامل باشد و یا فقط ممکن است سلول های یک جنس (نر و یا ماده ) را دربرداشته باشد. اکثر گل ها دارای رنگ های...
-
تسدیس
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] 1 - (مص م .) شش گوشه ساختن چیزی . 2 - (اِ.) فاصلة میان دو ستاره که به اندازة بُرج باشد. 3 - قرار گرفتن ماه در نقطه ای که فاصلة آن تا خورشید 60 درجه باشد.
-
یلک
فرهنگ فارسی معین
(یَ لَ) (اِ.) کلاه گوشه ، گوشه ای از کلاه یا تاج .
-
ابوعطا
فرهنگ فارسی معین
( ~. عَ) [ ع . ] (اِمر.) گوشه ای است در دستگاه همایون و شور.
-
افشار
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) (اِ.)گوشه ای است در دستگاه شور.
-
پنجگاه
فرهنگ فارسی معین
(پَ) (اِ.) گوشه ای از موسیقی ایرانی در دستگاه راست پنجگاه .
-
بیات
فرهنگ فارسی معین
( ~.) ( اِ.) گوشه ای از موسیقی ایرانی .
-
آشور
فرهنگ فارسی معین
( اِ.) گوشه ای است در دستگاه راست ماهور و دستگاه راست پنجگاه .
-
دلکش
فرهنگ فارسی معین
(دِ. کَ) 1 - (ص فا.) دلپذیر، خوشایند. 2 - (اِ.) گوشه ای در دستگاه ماهور.
-
کوس
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) گوشة جامه و گلیم و پلاس که از گوشه ای دیگر درازتر باشد.
-
طاس
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) مهره ای مکعب شکل که بر هر یک از شش طرف آن اعداد از یک تا شش نوشته شده است که در بازی نرد از آن استفاده می کنند.
-
تخت طاقدیس
فرهنگ فارسی معین
( ~ ) (اِمر.) 1 - گوشه ای در دستگاه سه گاه . 2 - نام یک لَحْن از سی لَحن باربد.
-
داد
فرهنگ فارسی معین
(مص مر.) ، (اِ.) 1 - عطا کردن . 2 - بخشش ، عطا. 3 - بهره ، نصیب . 4 - گوشه ای در دستگاه ماهور. ؛ ~ و ستد دادن و گرفتن .
-
زابل
فرهنگ فارسی معین
(بُ) (اِ.) 1 - گوشه ای است از موسیقی (در سه گاه ، چهارگاه ). 2 - نام شهری در استان سیستان و بلوچستان .
-
کوفیه
فرهنگ فارسی معین
(یَّ) [ ع . کوفیة ] (اِ.) دستار چهار - گوشه ای که مردان عرب روی سر خود می - اندازند و رشته ای مخصوص هم روی آن بر سر می گذارند که عقال نامیده می شود.