کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
منت
فرهنگ فارسی معین
(مِ نَّ) [ ع . منة ] (اِ.) 1 - احسان ، نیکویی . 2 - نیکویی و احسان دربارة کسی را به رخش کشیدن . ج . منن .
-
واژههای مشابه
-
منت داشتن
فرهنگ فارسی معین
( ~. تَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) مرهون احساس کسی بودن .
-
منت کشیدن
فرهنگ فارسی معین
( ~. کِ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) (عا.) پس از قهر با کسی به جلب رضایت و طلب آشتی با وی برآمدن .
-
منت گذاشتن
فرهنگ فارسی معین
( ~. تَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) احسان و نیکویی در حق کسی را به یادش آوردن و به رخش کشیدن .
-
منت داری
فرهنگ فارسی معین
(مِنَّ) [ ع - فا. ] (حامص .)سپاس داری ، سپاس گزاری .
-
منت کش
فرهنگ فارسی معین
(مِ نَّ. کِ) (اِفا.) کسی که با دیگری قهر است ولی به وسایلی سعی می کند توجه او را جلب و با وی آشتی کند.
-
جستوجو در متن
-
من
فرهنگ فارسی معین
(مَ نّ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) نیکویی کردن دربارة کسی . 2 - بخشش نمودن و سپس منت گذاشتن . 3 - (اِمص .) منت .
-
ممنون
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) نعمت داده شده ، منت نهاده شده .
-
فره کشیدن
فرهنگ فارسی معین
(فَ رَ. کِ دَ) (مص ل .) چاپلوسی کردن ، منّت کشیدن .
-
امتنان
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - سپاس داشتن . 2 - منت نهادن . 3 - نعمت دادن .
-
بحمدالله
فرهنگ فارسی معین
(بِ حَ دِ لْ لا) [ ع . ] (شب جم .) سپاس خدای را، ستایش خدای را. ؛ ~والمنة سپاس خدای را و منت از او.
-
تطول
فرهنگ فارسی معین
(تَ طَ وُّ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - منت نهادن بر کسی . 2 - فزونی جستن .
-
طول
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع . ] (مص ل .) 1 - منت نهادن بر کسی . 2 - فزونی جستن بر کسی . 3 - احسان کردن .