کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منبت کاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
مغار
فرهنگ فارسی معین
(مُ) (اِ.) نوعی ابزار که از آن در منبت و کنده کاری روی چوب استفاده می کنند.
-
مستظرفه
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ رَ فِ) [ ع . مستظرفة ] (اِمف .) مؤنث مستظرف . ؛ صنایع ~ هنرهای زیبا مانند: نقاشی ، مجسمه سازی ، منبت کاری و غیره .
-
صنوبر
فرهنگ فارسی معین
(صَ نُ بَ) [ معر. ] (اِ.) درختی است از تیرة مخروطیان که همیشه سبز است و جزو درختان زینتی است . برگ های متناوب و سوزنی دارد و چوب آن در صنعت خاصه منبت کاری به کار می رود.
-
یسر
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِ.) 1 - درخت محلب (آلبالوی تلخ ) را گویند که از چوب آن سابقاً جهت ساختن مسواک برای شست و شوی دندان ها استفاده می کردند. 2 - چوب درخت بان را گویند که چون محکم و تیره رنگ و معطر است از آن جهت ساختن تسبیح و در منبت کاری استفاده می کنند.