کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مناظر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مناظر
فرهنگ فارسی معین
(مُ ظِ) [ ع . ] 1 - (اِفا.) مجادله کننده ، مباحثه کننده . 2 - (ص .) همانند، شبیه .
-
مناظر
فرهنگ فارسی معین
(مَ ظِ) [ ع . ] (اِ.) جِ منظر؛ منظره ها، چشم اندازها.
-
جستوجو در متن
-
پرسپکتیو
فرهنگ فارسی معین
(پِ پِ) [ فر. ] (اِ.) 1 - منظره ، دورنما. 2 - رسم تصاویر سه بُعدی اشیا و مناظر بر روی صفحه .
-
منظر
فرهنگ فارسی معین
(مَ ظَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - چهره ، سیما. 2 - نگاه ، نظر. 3 - جای نگریستن . ج . مناظر.
-
منزه
فرهنگ فارسی معین
(مُ نَ زِّ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - پاک کننده . 2 - پاک داننده . 3 - در تصوف : سالکی که ذات حق را به صفت تنزیه شناسد و از حیثیت ظهور در مناظر ندیده و ندانسته باشد.
-
رؤیت
فرهنگ فارسی معین
(رُ یَ) [ ع . رؤیة ] 1 - (مص م .) دیدن . 2 - (اِمص .) دیدار، دید. 3 - (اِ.) چهره . رئالیسم (رِ) [ فر. ] (اِمر.) واقع بینی ، حقیقت - جویی ، نمایاندن مناظر زندگی بی کم و زیاد و دخل و تصرف .
-
سینما
فرهنگ فارسی معین
(نِ) [ فر. ] (اِ.) 1 - ملخص سینماتو - گراف و آن نمایش مناظر و اشیاء و اشخاص به روی پردة نمایش به وسیلة دستگاه مخصوص است . 2 - محل نمایش فیلم ؛ ~اسکوپ نمایش فیلم بر پردة پهن . ؛ ~تک سینمای کوچک که معمولاً در آن فیلم های هنری و معتبر نمایش داده می ...