کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ملاحظه کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ملاحظه کار
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع - فا. ] (ص فا.) (عا.) کسی که در انجام کاری همة جوانب را در نظر می گیرد.
-
جستوجو در متن
-
محابات
فرهنگ فارسی معین
(مُ) [ ع . محاباة . ] 1 - (مص ل .) یاری کردن . 2 - طرفداری کردن از کسی ، جانبداری کردن بر خلاف عدالت . 3 - منحرف شدن از عدل ، میل به ناحق کردن . 4 - کسی را مخصوص خود کردن ، ویژة خویش ساختن . احتیاط کردن ، ملاحظه کردن . 5 - (اِمص .) یاری ، طرفداری از ...
-
استدبار
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) پشت کردن . مق استقبال . 2 - (مص م .) آخرکار را ملاحظه کردن .
-
سوراخ
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (اِ.) رخنه ، شکاف . ؛ ~ موش داره ، موش گوش داره کنایه از: توجه دادن به حفظ زبان و دور و بَر و ملاحظة فضول و خبرچین و مثل آن نمودن . ؛ ~ دعا را گم کردن کنایه از: مصلحت و خیر و راه را گم کردن .