کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مقیاس پیش بینی بازگشت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
پیش بینی
فرهنگ فارسی معین
(حامص .) 1 - عاقبت اندیشی . 2 - حزم ، احتیاط .
-
حزم
فرهنگ فارسی معین
(حَ) [ ع . ] (اِمص .) 1 - استواری . 2 - پیش - بینی ، دوراندیشی .
-
غیرمنتظره
فرهنگ فارسی معین
( ~ مُ تَ ظِ رِ) (ص مر.) دور از انتظار، دور از پیش بینی .
-
فال
فرهنگ فارسی معین
[ ع . فأل ] (اِ.) 1 - پیش بینی ، پیش گویی . 2 - هرچیزی که با آن فال بگیرند. 3 - بخت ، طالع . ؛ هم ~ُ هم تماشا کنایه از: هم کار و هم سرگرمی .
-
پیش بینی کردن
فرهنگ فارسی معین
(کَ دَ) (مص ل .) 1 - احتیاط کردن . 2 - پی بردن به حوادث قبل از وقوع آن ها.
-
غیرمترقبه
فرهنگ فارسی معین
(غَ رِ مُ تَ رَ قِّ بِ) [ ازع . ] (ص مر.) دور از انتظار، پیش بینی نشده .
-
لام
فرهنگ فارسی معین
(اِ.)صفحة شیشه ای ظریف که نمونه های تهیه شده از جاندارهای ذره بینی یا برش های جانوری و گیاهی پیش از بررسی با میکروسکوپ روی آن قرار می گیرد.
-
سبل
فرهنگ فارسی معین
(سَ بَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - بارانی که از ابر برآمده و تا زمین نرسیده باشد. 2 - بینی . 3 - دشنام . 4 - خوشه ، سنبل . 5 - پردة چشم که از ورم عروق چشم که در سطح ملتحمه است واقع شود و بدان در پیش نظر غباری پدید آید. 6 - موی و رگه ای سرخ که در چشم پدید آید.