کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مقاومت به آفتکُش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
بسته گیر
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص فا.) ضعیف کُش ، کسی که به ضعیفان آزار می رساند.
-
د.د.ت .
فرهنگ فارسی معین
(دِ دِ تَ) [ فر. ] (اِ.) گرد سفید رنگ ، تقریباً بی بو و سمی که به عنوان حشره کش و آفت کش به کار می رود.
-
زوال
فرهنگ فارسی معین
(زَ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) نیست شدن ، از بین رفتن . 2 - متمایل شدن آفتاب از وسط آسمان به سوی مغرب . 3 - (اِمص .) نقصان . 4 - ناپایداری . 5 - نیستی . 6 - خرابی . 7 - (اِ.) آفت ، بلا.