کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مغز روشن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
جوشیده مغز
فرهنگ فارسی معین
(دِ. مَ) (ص مر.) 1 - خشمناک . 2 - هوشیار.
-
خشک مغز
فرهنگ فارسی معین
( ~. مَ) 1 - تندخو. 2 - احمق ، خل .
-
سبک مغز
فرهنگ فارسی معین
( ~ . مَ) (ص مر.) سبکسر، سفیه ، سبک عقل ، کم خرد.
-
گران مغز
فرهنگ فارسی معین
( ~ . مَ) (ص مر.) نک گران سر.
-
مغز بردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. بُ دَ) (مص ل .) با پُرحرفی اسباب دردسر کسی را فراهم کردن .
-
جستوجو در متن
-
فلوس
فرهنگ فارسی معین
(فُ) [ ع . ] (اِ.) درختی است به ارتفاع 10 تا 15 متر از تیرة سبزی آساها که به حالت وحشی می روید. برگ هایش بزرگ شامل 8 تا 16 برگچة سبز روشن است . گل آذینش خوشه ای و گل هایش زرد شفاف و میوه اش نیام و دراز است . قسمت مورد استفادة این گیاه مغز میوة ناشکوف...