کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مغان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
مسمغان
فرهنگ فارسی معین
(مَ مُ یا مَ) [ معر. ] بزرگ مغان ، موبد موبدان .
-
مغکده
فرهنگ فارسی معین
(مُ کَ دِ) (اِ.) 1 - محل اجتماع مغان . 2 - آتشکده .
-
اجغار
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) ( اِ.) روز شانزدهم ماه چهارم مغان خوارزم . در شب این روز مانند سده آتش می افروختند و بر گرد آن باده می نوشیدند.
-
نیمخت
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ خوارزمی ] (اِ.) روز شانزدهم از ماه دهم خوارزمی و آن از ایام معروف مغان خوارزم بود.
-
دیر
فرهنگ فارسی معین
(دَ یا دِ) [ معر. ] (اِ.) صومعه ، محل عبادت راهبان مسیحی . ؛ ~ خراب آباد کنایه از: دنیا، جهان مادی . ؛ ~ مغان معبد زردشتیان .