کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
معنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
معنی
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - مقصود، مراد. 2 - مفهوم ، کلام . 3 - حقیقت . 4 - مطلب ، موضوع . 5 - باطن .
-
واژههای مشابه
-
ارباب معنی
فرهنگ فارسی معین
( ~ِ. مَ) [ ع . ] (اِمر.) خاصان ، فرزانگان ، دل آگاهان .
-
معنی دار
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص فا.) 1 - دارای معنی ، دارندة مفهوم . 2 - حاکی از مفهومی خاص (استهزاء، توهین ، فهم مطلب و غیره ).
-
معنی گزار
فرهنگ فارسی معین
( ~. گُ) [ ع - فا. ] (ص فا.) تأویل کننده ، شرح دهنده .
-
واژههای همآوا
-
مانی
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) = مانیا: 1 - دیوانگی ، جنون . 2 - علاقة مفرط به چیزی یا عملی .
-
جستوجو در متن
-
مجاز
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِ.) غیر حقیقت ، استعمال کلمه ای در غیر معنی حقیقی خود به شرط آن که آن معنی از جهتی مناسبت با معنی اصلی داشته باشد.
-
تداعی معانی
فرهنگ فارسی معین
( ~ِ مَ) [ ع . ] (مص ل .) از یک معنی پی به معنی دیگر بردن .
-
ور
فرهنگ فارسی معین
(و ) (اِ.) (عا.) سخن بی معنی . ؛ شرُ ~حرف مفت ، سخن بی معنی .
-
چرا
فرهنگ فارسی معین
(چِ) از ادات استفهام به معنی برای چه ¿
-
چم
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِ.) معنی ، شرح .
-
قلماش
فرهنگ فارسی معین
(قَ) [ تر. ] (ص .) هرزه ، بی معنی .
-
کتره
فرهنگ فارسی معین
( ~ .)(ص .) (عا.) بی معنی ، بی تربیت .