کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
معمولاً پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
معمولاً
فرهنگ فارسی معین
(مَ لَ نْ) [ ع . ] (ق .) به طور معمول ، طبق معمول .
-
جستوجو در متن
-
از
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) (اِ.)(عا.) گریه ، زاری . معمولاً با ترکیب اِز و جِز می آید.
-
دیزی
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) ظرف سفالین یا سنگی که در آن معمولاً آبگوشت پزند.
-
ریش تراش
فرهنگ فارسی معین
(تَ) (اِمر.) اسباب معمولاً برقی برای تراشیدن موی صورت .
-
رزم نامه
فرهنگ فارسی معین
( ~. مِ) (اِمر.) داستان جنگی (معمولا منظوم ).
-
سندل
فرهنگ فارسی معین
(سَ دَ) (اِ.) نوعی کفش که معمولاً چوبی است .
-
مرگبار
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ انگ . ] (ص .) پدید آورندة مرگ ، معمولاً برای عده ای زیاد.
-
سیاه زخم
فرهنگ فارسی معین
(زَ) (اِمر.) مرضی است عفونی که در انسان معمولاً زخمی موضعی و بدخیم تولید می کند و به ندرت اعضای داخلی روده و ریه را می گیرد. و معمولاً از گوسفندان به انسان سرایت می کند.
-
جشنواره
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) جشنی (معمولاً) فرهنگی که در فاصله های زمانی معین برگزار می شود.
-
چاله
فرهنگ فارسی معین
(لِ) (اِ.) گودال ، گو، گودال معمولا کم عمق .
-
حلقه نامزدی
فرهنگ فارسی معین
( ~ زَ) (اِمر.) حلقه ای معمولاً از طلا که مرد و زن در هنگام نامزدی در انگشت یکدیگر کنند.
-
ریش و پشم
فرهنگ فارسی معین
(شُ پَ) (اِمر.) موی معمولاً بلند و انبوه سر و صورت .
-
ژوکر
فرهنگ فارسی معین
(کِ) [ فر. ] (اِ.) برگی از دستة ورق بازی که معمولاً روی آن تصویر دلقک دارد.
-
زرشک پلو
فرهنگ فارسی معین
( ~. پُ لُ) (اِمر.) نوعی پلو که در آن گوشت (معمولاً مرغ ) زرشک و زعفران می ریزند.