کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
معلول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
معلول
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) 1 - بیمار، علیل . 2 - هر چیزی که آن را به علت وسبب ثابت کرده باشند.
-
جستوجو در متن
-
چلاق
فرهنگ فارسی معین
(چُ) [ تر. ] (ص .) علیل ، معلول .
-
عقب افتاده
فرهنگ فارسی معین
( ~ . اُ دِ) [ ع - فا. ] (ص مف .) 1 - کسی که در انجام کار یا کسب دانش از دیگران عقب تر باشد. 2 - ناقص ، معلول .