کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
معلق صحفي پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
اجل معلق
فرهنگ فارسی معین
( ~ِ مُ عَ لَُ) (ص مر.) 1 - مرگ ناگهانی . 2 - کنایه از: ناگهان حاضر شدن کسی .
-
کله معلق
فرهنگ فارسی معین
( ~ . مُ عَ لَ)(ص مر.) (عا.) سرنگون ، واژگون .
-
گوز معلق
فرهنگ فارسی معین
(مُ عَ لَ) (اِ.) (عا.) با سر به زمین خوردن ، شدیداً به زمین خوردن .
-
معلق زدن
فرهنگ فارسی معین
(مُ عَ لَّ. زَ دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) پشتک زدن .