کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مسطح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مسطح
فرهنگ فارسی معین
(مُ سَ طّ) [ ع . ] (اِمف .) 1 - هموار، صاف . 2 - گسترده ، پهن شده .
-
واژههای همآوا
-
مسته
فرهنگ فارسی معین
(مُ تِ) (اِ.) 1 - طعمة جانوران شکاری . 2 - غم و اندوه .
-
جستوجو در متن
-
بازکشیده
فرهنگ فارسی معین
(کِ دِ) (ص مف .) پهن کرده ، مسطح .
-
سینی
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) ظرف مسطح و دوره دار که از فلز یا مواد دیگر ساخته می شود.
-
تخته
فرهنگ فارسی معین
(تَ تِ) (اِ.) 1 - چوب پهن و مسطح . 2 - صفحه . 3 - تابوت . 4 - واحد شمارش برای قالی و پارچه . 5 - هر چیز مسطح و صاف .
-
پونز
فرهنگ فارسی معین
(نِ) [ فر . ] (اِ.) میخ کوچک با سر مسطح و گرد.
-
هموار
فرهنگ فارسی معین
(هَ) [ په . ] (ص .) 1 - مسطح ، صاف . 2 - نرم و آهسته .
-
آس
فرهنگ فارسی معین
( اِ.) دو سنگ گرد و مسطح بر هم نهاده که به وسیله آن غلات را آرد کنند. سنگ زیرین ساکن و سنگ بالایی متحرک می باشد.
-
بشقاب
فرهنگ فارسی معین
(بُ) ( اِ.) ظرف غذاخوری معمولاً گرد، کمابیش مسطح و لبه دار یا دارای شیبی اندک به طرف داخل .
-
پهن
فرهنگ فارسی معین
(پَ)(ص نسب .)1 - فراخ ، گشاد. 2 - عریض ، پهناور. 3 - مسطح .
-
تخته سیاه
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِمر.) صفحة مسطح چوبی تیره رنگ که در کلاس درس با گچ جهت درس دادن بر آن می نویسند.
-
ناهموار
فرهنگ فارسی معین
(هَ) (ص .) 1 - نامساوی . 2 - نامناسب . 3 - دارای پستی و بلندی . 4 - غیر مسطح .
-
ماهی
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) جانوری است آبزی و خونسرد با بدن پوشیده از فلس و چشمان مسطح که انواع گوناگون دارد.