کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مستور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مستور
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) پوشیده ، پنهان .
-
واژههای همآوا
-
مسطور
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) نوشته شده .
-
جستوجو در متن
-
تغطی
فرهنگ فارسی معین
( تَ غَ) [ ع . ] (مص م .) پوشاندن ، مستور کردن .
-
پوشیده
فرهنگ فارسی معین
(دِ) (ص .) 1 - جامه به بر کرده . 2 - مستور، محجوب . 3 - پنهان ، نهفته .
-
تغطیه
فرهنگ فارسی معین
(تَ یِ یا یَ) [ ع . تغطیة ] (مص م .) پوشیدن ، مستور داشتن .
-
مکتم
فرهنگ فارسی معین
(مُ کَ تَّ) [ ع . ] (اِمف .) پوشنده ، پنهان ، مستور.
-
پردگی
فرهنگ فارسی معین
(پَ دِ) (ص نسب .) 1 - راز، هر چیز پوشیده . 2 - مستور، زن و دختر باحجاب . 3 - حاجب .
-
کاتم
فرهنگ فارسی معین
(تِ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - پنهان کننده ، پوشنده . 2 - سرپوش ، رازدار. 3 - نهفته ، مستور.