کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مسئولیت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مسئولیت
فرهنگ فارسی معین
(لِ یَّ) [ ع . مسؤولیت ] (مص جع .) آنچه انسان عهده دار و مسئول آن باشد.
-
جستوجو در متن
-
رئیس جمهور
فرهنگ فارسی معین
(رَ جُ) (اِ.) شخصی که از سوی انتخاب کنندگان مسئولیت اجرایی کشور را بر عهده دارد.
-
متعهد
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ عَ هِّ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - ضامن ، برعهده گیرنده . 2 - دارای حس مسئولیت در برابر ادای وظیفه .
-
مخابرات
فرهنگ فارسی معین
(مُ بِ) (اِ.) جِ مخابره . تلفن خانه . ؛شرکت ~ شرکتی که مسئولیت تلگراف و تلفن و تلکس و مانند آن را به عهده دارد.
-
اداره
فرهنگ فارسی معین
( اِ رِ) [ ع . ادارة ] 1 - (مص م .) نظام دادن ، گرداندن کار. 2 - (اِ.) بخشی از هر وزارتخانه که مسئولیت انجام دادن بخشی از کارهای دولتی را به عهده دارد.
-
یدک کش
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ یا کِ) [ تر - فا. ] (ص فا.) 1 - آن که افسار یدک را در دست دارد و همراه برد. 2 - کسی که علاوه بر وظیفة خود مسئولیت وظیفة دیگری را نیز به عهده دارد.
-
شرکت
فرهنگ فارسی معین
(ش کَ) [ ع . شرکة ] 1 - (مص ل .) شریک شدن . 2 - (اِمص .) شراکت ، انبازی . 3 - شراکت بین چند نفر که هر یک به میزان سرمایة خود سهم دارد. ؛~ سهامی شخص حقوقی که حقوق و تعهدات آن مستقل از حقوق و تعهدات سهامداران باشد و فعالیت آن براساس مجوز دولت مشروعی...
-
بار
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] ( اِ.) 1 - آن چه که بر دوش انسان یا پشت چهارپا حمل شود. 2 - جرمی که در اثر اختلال دستگاه گوارش بر روی زبان پیدا شود. 3 - میوة درخت ، بر. 4 - مترادف کار. 5 - سنگینی . 6 - گناه . 7 - بچه ای که در شکم مادر است . 8 - ثروت ، تمول . 9 - مشقت ، رنج...
-
صندوق
فرهنگ فارسی معین
(صَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - جعبة بزرگ فلزی یا چوبی که کالای نفیس را در آن گذارند. 2 - محل دریافت یا پرداخت پول در بانک یا هر ادارة دیگر. ج . صنادیق . ؛ ~ پست صندوق هایی که در کوچه و خیابان نصب می شود تا مردم پاکت های محتوی نامه را در آن اندازند. ؛ ~ پست...
-
کار
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - آن چه از شخصی یا شیئی صادر شود، آن چه که کرده شود، فعل ، عمل . 2 - پیشه ، شغل . 3 - سعی و جهد. 4 - رزم ، جنگ . 5 - کشت ، زراعت . 6 - مسئولیت ، وظیفه . 7 - گرفتاری ، دشواری . 8 - وضعیت ، حال . 9 - حادثه ، پیشامد. 10 - صنعت ، هنر. 11 - م...