کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مریخنورد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مریخ
فرهنگ فارسی معین
(مِ رِّ) [ ع . ] (اِ.) بهرام ، چهارمین سیاره از منظومة شمسی .
-
نورد
فرهنگ فارسی معین
(نَ وَ) (اِ.) 1 - میل یا چوب استوانه ای شکل که در ماشین چاپ به کار رود و مرکب را روی صفحه می کشد. 2 - پیچ و تاب ، چین و شکن . 3 - چوبی استوانه ای که به وسیلة آن خمیر را پهن می کنند.
-
نورد
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص فا.) در ترکیب با بعضی واژه ها، معنای «طی کننده » می دهد، مانند: کوه نورد، صحرانورد.
-
یک نورد
فرهنگ فارسی معین
( ~. نَ وَ) (ص مر.) به یک طریق ، بر یک منوال .
-
گیتی نورد
فرهنگ فارسی معین
(نَ وَ) (اِفا.) جهانگرد.
-
کوه نورد
فرهنگ فارسی معین
(نَ وَ) (ص فا.) کسی که قسمت - های سخت کوه را می پیماید تا به قله برسد.