کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرکز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مرکز
فرهنگ فارسی معین
(مَ کَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - میان ، وسط . 2 - میان دایره ، نقطة وسط دایره . ج . مراکز. 3 - محل اصلی و فراوانی چیزی . 4 - محل ، مقام . 5 - پایتخت .
-
جستوجو در متن
-
ستاد
فرهنگ فارسی معین
(س ) (اِ.) مرکز فرماندهی .
-
گرانیگاه
فرهنگ فارسی معین
(گِ) (اِمر.) مرکز ثقل .
-
مراکز
فرهنگ فارسی معین
(مَ کِ) [ ع . ] (اِ.) جِ مرکز.
-
انستیتو
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ فر. ] (اِ.) مؤسسة تربیتی و فرهنگی ، مرکز علمی یا تحقیقاتی .
-
آب جگر
فرهنگ فارسی معین
(بِ جِ) (اِمر.) کنایه از: خون ، خونابه (طبق طب قدیم ، جگر مرکز خون است ).
-
تبریز
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] 1 - (مص م .) بیرون آوردن ، آشکار کردن ، پیشی گرفتن . 2 - (اِ.) نام مرکز استان آذربایجان شرقی .
-
خورشید
فرهنگ فارسی معین
(خُ) [ په . ] (اِ.) 1 - ستاره ای که سیارات منظومة شمسی به گرد آن می چرخند. 2 - هر ستاره ای که مرکز یکی از منظومه ها باشد.
-
رشت
فرهنگ فارسی معین
(رَ شْ) (اِ.) 1 - آن چه که از جایی فرو می ریزد، آوار. 2 - خاکروبه ، گرد و غبار. 3 - مرکز استان گیلان .
-
زلزله نگاری
فرهنگ فارسی معین
( ~. نِ) [ ع - فا. ] (حامص .) ثبت ارتعاشات زلزله و تعیین مرکز پیدایش آن و اندازه گیری شدت آن .
-
قطر
فرهنگ فارسی معین
(قُ) [ ع . ] (اِ.) 1 - ناحیه ، اقلیم . 2 - خطی که از مرکز دایره بگذرد و دو برابر شعاع است . 3 - ضخامت هر چیز. ج . اقطار.
-
کانون
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (اِ.) 1 - آتشدان ، منقل . 2 - نام دو ماه از ماه های رومی . 3 - انجمن ، باشگاه . 4 - در فارسی مرکز.
-
کوچ نشین
فرهنگ فارسی معین
(نِ) [ تر - فا. ] 1 - (ص فا.) مهاجر. 2 - (اِمر.) محل کوچ ، مرکز مهاجرت .
-
مرکزیت
فرهنگ فارسی معین
(مَ کَ یَّ) [ ازع . ] (مص جع .) 1 - مرکز بودن . 2 - تمرکز و تجمع امور در یک محل .