کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مروج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مروج
فرهنگ فارسی معین
(مُ) [ ع . ] (اِ.) جِ مرج ؛ چمن زارها.
-
مروج
فرهنگ فارسی معین
(مُ رَ وَّ) [ ع . ] (اِمف .) رواج داده ، ترویج شده .
-
مروج
فرهنگ فارسی معین
(مُ رَ وِّ) [ ع . ] (اِفا.) رواج دهنده ، ترویج کننده .
-
جستوجو در متن
-
مرابط
فرهنگ فارسی معین
(مُ بِ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - رابطه دارنده . 2 - مواظب و ملازم سرحد. 3 - مروج ایمان .
-
اشراق
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) تابان گشتن ، روشن شدن . 2 - (مص م .) روشن کردن . 3 - (اِمص .) تابش . 4 - نام فلسفه ای که براساس حکمت افلاطونی و نوافلاطونی و حکمت رایج در ایران بنا شده و راه رسیدن به حقایق را کشف و شهود می داند که مروج آن شیخ شهاب الدی...