کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مردود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مردود
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) رد شده ، طرد شده .
-
جستوجو در متن
-
وازده
فرهنگ فارسی معین
(زَ دِ) (ص مف .) 1 - نامرغوب . 2 - مطرود، مردود.
-
تزییف
فرهنگ فارسی معین
(تَ یِ) [ ع . ] (مص م .) 1 - ناخالص کردن مسکوک . 2 - کوچک کردن . 3 - مردود گردانیدن .
-
قبول شدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . شُ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) 1 - پذیرفته شدن . 2 - از عهدة امتحان بیرون آمدن . مق .رد شدن ، مردود شدن .