کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرجان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مرجان
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِ.) نوعی از جانوران دریایی شبیه به گیاه که مانند گیاه به زمین نمی چسبد.
-
جستوجو در متن
-
وسد
فرهنگ فارسی معین
(وَ سَّ) (اِ.) بُسَُد، مرجان .
-
بسد
فرهنگ فارسی معین
(بُ یا بِ سَّ) [ په . ] ( اِ.) مرجان .
-
سفت گر
فرهنگ فارسی معین
(سُ. گَ) (ص .) کسی که مروارید و مرجان و مانند آن ها را سوراخ کند.
-
غواص
فرهنگ فارسی معین
(غَ وّ) [ ع . ] (ص .) کسی که برای به دست آوردن مروارید، مرجان و مانند آن به زیر دریا می رود.
-
کامه
فرهنگ فارسی معین
(مِ) [ په . ] (اِ.) 1 - مراد، آرزو. 2 - مرجان .
-
مرجانه
فرهنگ فارسی معین
(مَ نِ) [ ع . مرجانة ] (اِ.) واحد مرجان ؛ مروارید کوچک .