کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مره
فرهنگ فارسی معین
(مَ رِّ) [ ع . مرة ] 1 - (مص م .) یک بار کاری را انجام دادن . 2 - (اِ.) یک دفعه ، یک مرتبه .
-
واژههای همآوا
-
مرت
فرهنگ فارسی معین
(مَ رَّ) [ ع . مرة ] (اِ.) یک بار، یک دفعه . ج . مرات ، مرار.
-
جستوجو در متن
-
مرار
فرهنگ فارسی معین
(مِ) [ ع . ] (اِ.) جِ مرة ؛ دفعه ها، مرتبه ها.
-
تاره
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع . تارة ] (اِ.) دفعه ، مرتبه ، مره . ج . تارات .
-
مرات
فرهنگ فارسی معین
(مَ رّ) [ ع . ] (اِ.) جِ. مرة ؛ دفعه ها، مرتبه ها.
-
مرت
فرهنگ فارسی معین
(مَ رَّ) [ ع . مرة ] (اِ.) یک بار، یک دفعه . ج . مرات ، مرار.