کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مربوط به علم (محسنات) پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
فن
فرهنگ فارسی معین
(فَ نّ) [ ع . ] (اِ.) 1 - آگاهی های مربوط به صنعت یا علم . 2 - حال ، گونه . 3 - راه ، روش . 4 - سرود طرب انگیز. 5 - در فارسی ، حیله ، نیرنگ ، چاره . ج . فنون و افنان .
-
روانشناس
فرهنگ فارسی معین
( ~. ش ) (ص فا.) عالم به علم روانشناسی .
-
میکروگرافی
فرهنگ فارسی معین
(رُ گِ) [ فر. ] (اِ.) علم مطالعة ذرات به یاری میکروسکوپ .
-
کان شناسی
فرهنگ فارسی معین
(ش ) (حامص .)علم به شناسایی معادن مختلف ؛ معدن شناسی .
-
ریاضی
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (ص نسب .)1 - منسوب به ریاضت . 2 - نزد قدما یکی از شعب حکمت نظری که اصول آن عبارت است از: الف - هندسه . ب - علم عدد. ج - نجوم . د - علم تألیف .
-
بیوشیمی
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] ( اِ.) بخشی است از علم شیمی که به مطالعة پدیده های حیاتی می پردازد.
-
کیمیاگر
فرهنگ فارسی معین
(گَ) [ یو - فا. ] (ص فا.) کسی که به علم کیمیا اشتغال داشته باشد.
-
اپتیک
فرهنگ فارسی معین
(اُ) [ فر. ] (اِ.) شاخه ای از علم فیزیک که به مطالعة خواص نور، تولید و انتشار آن در دستگاه های بینایی می پردازد.
-
ترمودینامیک
فرهنگ فارسی معین
(تِ مُ) [ انگ . ] (اِ.) شاخه ای از (علم ) فیزیک که به بررسی رابطة گرما و صورت های دیگر انرژی می پردازد. (فره ).
-
حزر
فرهنگ فارسی معین
(حَ) [ ع . ] 1 - (مص م .) اندازه گرفتن به حدس ، تخمین زدن . 2 - در علم نجوم تقدیر ستارگان .
-
مهندس
فرهنگ فارسی معین
(مُ هَ دِ) [ معر. ] (اِفا.) دانا به علم هندسه ، عالِم هندسه . 2 - کسی که فارغ التحصیل رشته هایی مانند معماری ، برق و... باشد.
-
موزیک
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) علم ترکیب اصوات و هنر عرضة آن ها به نحوی که برای شنونده مطبوع باشد، موسیقی . (فره ).
-
فلکی
فرهنگ فارسی معین
(فَ لَ) 1 - (ص نسب .) منسوب به فلک ، آسمانی . 2 - عالم علم فلک . 3 - منجم ، ستاره شمار.
-
فناوری
فرهنگ فارسی معین
(فَ وَ) (اِ.) 1 - تکنولوژی ، علم به صنایع و حرفه ها. 2 - مجموع اصطلاحات فنی و صنعتی .
-
فولکلور
فرهنگ فارسی معین
(فُ لْ لُ) [ فر. ] (اِمر.) توده شناسی ، علم به افسانه ها، باورها، ترانه ها، و... تودة مردم ، فرهنگ مردم (فره ).