کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مربع مستطیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مربع نشستن
فرهنگ فارسی معین
( ~. نِ شَ تَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) چهارزانو نشستن . حالتی از نشستن برای مهتران و بزرگان که زیردستان در مقابلشان دو زانو می نشستند.
-
جستوجو در متن
-
چهارضلعی
فرهنگ فارسی معین
( ~. ض ) [ فا - ع . ] (ص نسب .) صفحه ای است محدود به یک خط شکستة چهاربر و انواع آن عبارت است از: مربع ، مربع مستطیل ، لوزی ، متوازی الاضلاع ، ذوزنقه ، چهارضلعی محاطی ، چهارضلعی محیط ، چهاربر.
-
چهارمیخ
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِمر.) = چارمیخ : 1 - چهار عدد میخ که روی زمین یا دیوار به شکل مربع یا مستطیل بکوبند. 2 - نوعی شکنجه که چهاردست و پای کسی را به چهار میخ ببندند و شکنجه اش کنند.
-
تخت
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ په . ] (اِ.) 1 - کرسی ، نشیمنگاه . 2 - جایگاه ویژة پادشاه به هنگام بارعام . 3 - نشیمنگاهی با چهارپایه از جنس چوب یا فلز به شکل های مستطیل یا مربع . 4 - هر جای مسطح و برابر و هموار. 5 - کف کفش .