کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مدرسة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مدرسه
فرهنگ فارسی معین
(مَ رَ س ) [ ع . مدرسة ] (اِ.) محل درس دادن و علم آموختن . ج . مدارس .
-
جستوجو در متن
-
کالج
فرهنگ فارسی معین
(لِ) [ فر. ] (اِ.) آموزشگاه ، مدرسة عالی ، مدرسة شبانه روزی .
-
ابتدایی
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ابتدائی ] (ص نسب .) مقدماتی ، اولی ، آغاز. ؛مدرسة ~مدرسه ای که در آن نخستین دورة تحصیل را فراگیرد.
-
دبیرستان
فرهنگ فارسی معین
(دَ رِ) (اِمر.) مدرسه ای که دانش - آموزان در آن تحصیل کنند که بالاتر از دبستان و پایین تر از دانشگاه می باشد ، مدرسة متوسطه .
-
مکتب خانه
فرهنگ فارسی معین
( ~ . نِ) [ ع - فا. ] (اِمر.) مدرسه ، مدرسه ای که در قدیم در آن خواندن و نوشتن و قرآن و اصول دین را آموزش می دادند.
-
کودکستان
فرهنگ فارسی معین
(دَ کِ) (اِمر.) مدرسه ای که به تربیت کودکان (بین 3 تا 6 ساله ) اختصاص دارد، مدرسة قبل از دبستان ، پیش دبستانی .
-
اسکولاستیک
فرهنگ فارسی معین
(اِ کُ) [ فر. ] (ص .) 1 - مدرسه - ای ، متعلق به مدرسه های قرون وسطی . 2 - شعبه ای از فلسفه که در دوران قرون وسطی در مدرسه ها و دیرهای وابسته به کلیسا تدریس می شد.
-
مدارس
فرهنگ فارسی معین
(مَ رِ) [ ع . ] (اِ.) جِ مدرسه .
-
آموزشیار
فرهنگ فارسی معین
(زِ) ( اِ.) کسی که در دانشگاه یا مدرسة عالی تدریس می کند و مقامش پایین تر از استادیار است .
-
دانش آموز
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص فا.) 1 - آن که علم آموزد. 2 - شاگرد مدرسه .
-
دارالادب
فرهنگ فارسی معین
(رُ لْ اَ دَ) [ ع . ] (اِمر.) مدرسه ، مجلس ادب و دانش .
-
دارالفنون
فرهنگ فارسی معین
( ~. فُ) [ ع . ] (اِمر.) 1 - مدرسه ای که در آن فن های مختلف آموزند. 2 - مدرسه ای که د ر تهران به اهتمام میرزا تقی خان امیرکبیر در محل کنونی دبیرستان امیرکبیر دایر گردید.
-
آموزگار
فرهنگ فارسی معین
(زْ یا زِ) [ په . ] (ص .) 1 - معلم . 2 - معلم مدرسة ابتدایی . 3 - اندرزگوی . 4 - پرورنده ، مربی .
-
دانشسرا
فرهنگ فارسی معین
( ~. سَ) (اِمر.) 1 - محل فراگیری دانش . 2 - مدرسه ای که معلم و دبیر برای آموزشگاه ها تربیت می کند.