کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مدأم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مدام
فرهنگ فارسی معین
(مُ) [ ع . ] 1 - (اِمف .) همیشه ، جاوید. 2 - (اِ.) شراب انگوری .
-
جستوجو در متن
-
آمر علی
فرهنگ فارسی معین
(مِ عَ) (اِمر.) آدم فضول که مدام دستور می دهد.
-
لاینقطع
فرهنگ فارسی معین
(یَ قَ طِ) [ ع . ] (ص مر.) مدام ، پیوسته .
-
پیوسته
فرهنگ فارسی معین
(پِ وَ تَ یا تِ ) 1 - (ص مف .) وصل شده ، به هم بسته . 2 - مقرب ، ندیم . 3 - (ق .) همیشه ، مدام .