کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مختل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مختل
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ لّ) [ ع . ] (اِمف .) تباه شده ، آشفته و به هم خورده ، دارای اختلال .
-
جستوجو در متن
-
آشفتن
فرهنگ فارسی معین
(شُ تَ) (مص ل .) 1 - پریشان شدن . 2 - مختل شدن امور. 3 - خشم گرفتن . 4 - به هیجان آمدن . 5 - شورش کردن . 6 - شیفته شدن . 7 - رنجیدن .
-
ایدز
فرهنگ فارسی معین
(اِ دْ) [ انگ . ]AIDS (اِ.) نوعی بیماری ویروسی که موجب مختل شدن مکانیسم دفاعی بدن شده و زمینه را برای ابتلاء به هر بیماری دیگر بوجود می آورد. این ویروس از طریق رابطة جنسی یا تزریق خون آلوده منتقل می شود.