کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
محک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
محک
فرهنگ فارسی معین
(مِ حَ کّ) [ ع . ] (اِ.) 1 - سنگ زر، سنگی که با آن عیار طلا را می آزمایند. 2 - آزمایش .
-
واژههای همآوا
-
مهک
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (مص م .) 1 - ساییدن چیزی را. 2 - نرم کردن چیزی را.
-
جستوجو در متن
-
سنگ زر
فرهنگ فارسی معین
(سَ گِ زَ) (اِمر.) نک محک .
-
عیار گرفتن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . گِ رِ تَ) [ ع - فا. ] (مص م .) محک زدن ، درصد عیار سکه را سنجیدن .
-
معیار
فرهنگ فارسی معین
(مِ) [ ع . ] (اِ.) مقیاس و آلت سنجش ، سنگ محک و ترازو برای سنجش زر. ج . معاییر.